در نیمه دوم قرن بیستم موضوع افزایش گازهای گلخانه ای و نظریه تغییر اقلیم توسط برخی از دانشمندان مطرح شد. پیش بینی شد که جهان با چالش جدیدی از رویدادهای جدی مواجه خواهد شد. خشکسالی های ممتد و طولانی به همراه وقوع سیلاب های بزرگ مخرب، افزایش گرمای زمین و نهایتاً تغییرات وضعیت جهانی در تمرکز جمعیت، رخداد مهاجرت های بزرگ و حوادث غیرمترقبه در مناطق مختلف کشور پی آمدهای تغییر اقلیم خواهد بود.
از سال های پایانی قرن بیستم زنگ اخطار مراکز علمی جهانی به ساکنین زمین به صدا درآمد و نهادهای بین المللی به شکل های جدی تری به چاره اندیشی پرداختند. تغییر اقلیم از نظریه به واقعیت انکارناپذیر تبدیل شد و انسان از اثرات آن به شدت آسیب دید. بسیاری از مناطق جهان با خشکسالی و اثرات آن مانند خالی از سکنه شدن روستاها مواجه شدند و همزمان نیز سیلاب های مخرب در نواحی دیگری رویداد. نشست ها و همایش های جهانی نظیر کنفرانس ریو از دو دهه پیش و در ادامه آن کنفرانس جهانی تغییر اقلیم در پاریس و مراکش در سالهای 2015 و 2016 میلادی با حضور صدها نفر از روسای جمهور و یا معاونین آنها برنامه های جامعی را برای سازگاری با تغییر اقلیم ارایه دادند و کشورها متعهد شدند که با اجرای برنامه هایی از میزان انتشار گازهای گلخانه ای بکاهند.