اصفهان، خشکی زاینده رود و امیدهای جهانی
اصفهان، ایران - در اوج خود تحت سلطنت صفوی (1722-1502)، شهر اصفهان به اندازه ای شگفت انگیز دیده می شد که از بلوارها، کاخ ها، پل ها و مساجد تحت عنوان "نصف جهان" یاد شده بود، که بسیاری از آنها تا این روز در این شهر باقی مانده است. اصفهان در حال حاضر نزدیک به دو میلیون نفر ساکن دارد و سومین شهر بزرگ کشور، به عنوان پایتخت فرهنگی شناخته می گردد که مردم را از سراسر جهان جذب خود کرده است.
شریان اصلی که از طریق این شهر عبور می کرد، رودخانه زاینده رود بود، که در مسیری قرار داشت که برخی از اولین تمدن های تاریخ را ثبت کرده و مردم اصفهان را از طریق دوره های دور به دوران مدرن منتقل کرده است. اما برای چند سال است که این رودخانه به استخوان خشک شده تبدیل شده است. این به این معنی نیست که سرچشمه های آن از بین رفته اند؛ آنها به سادگی دیگر برای رود جاری در شهر برقرار نیستند. و به جای آن رود پر آب، اکنون یک رودخانه بیابان زده در اصفهان قرار دارد.
خشک شدن زاینده رود یکی از نشانه های قابل ملاحظه از بحران آب است که تهدید جدی برای وجود این شهر می باشد. سطح آب های زیرزمینی کاهش یافته است، چاه ها خشک شده اند و اکوسیستم ها نابود شده اند. بحران، ریشه های مهمی از سوی قدرت های محلی که مسبب آن نیز در سیاست های نامناسب و شکست خورده دولت های قبلی اند دارد. این بحران ممکن است فرصتی برای غرب فراهم آورد تا زمینه رو به رو شدن و کسب منافع را از طریق روابط دشوار با تهران پیدا کند.
دلایل بحران آب اصفهان زیاد است، اما مشکل در خشکسالی شدید در سال 1999 به وجود آمد که بخش بزرگی از این کشور را در بر گرفت. در منطقه اصفهان، خشکسالی در سال 2008 تشدید شده و تا امروز ادامه دارد. این وضعیت دشوار اما قابل کنترل توسط آشفتگی سیاسی به مراتب بدتر شد.
بر اساس سیاست های دوران محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور پیشین که قدرت خود را از سال 2005 تا 2013 حفظ کرد، دولت در حوزه آب، مدیریت یکپارچه و کنترل آبخیزداری را از بین برده و آب را در میان رهبران خودخواه استان هایی که از آن جریان داشت، تقسیم کرد آنها آب را برای استفاده در کشاورزی، صنعت و برای مصرف داخلی بدون توجه به حفاظت از عرضه آن استفاده کردند. این تصمیم سیاسی انگیزه ای بود که در کوتاه مدت منجر به محبوبیت او شده بود اما رقابت مخربی را برای منابع کمیاب ایجاد کرد.
یارانه های سخاوتمندانه، کشاورزان را تشویق می کرد تا بدون توجه به ارزش بازار و یا حفاظت از محصولات خود، آب را مصرف کنند. علاوه بر این، رهبران محلی، گسترش صنایع آب بر مانند تولید فولاد را بدون توجه به تاثیرگذاری مخرب آنها در پایین دست منابع آب، تشویق کرده و گسترش دادند.
جمعیت ایران در همین دوره و دهه پیش از آن به سرعت رشد کرده است. جمعیت در بیش از 40 سال گذشته بیش از دو برابر شده است و نسل جدید شیوه زندگی مدرن را با سطوح بالای مصرف آب درخواست می کنند. مصرف آب شهری در اصفهان 70 درصد بالاتر از میانگین جهانی است. درحالی که همین منطقه تنها حدود یک سوم از میزان متوسط بارش در جهان را دریافت می کند.
مشکل اصلی، عدم تمایل مقامات به استفاده از قیمت گذاری به عنوان یک ابزار کنترلی، به علت ترس از عدم تایید عمومی است. از زمان آخرین انتخابات، حسن روحانی، رئیس جمهور، بارها و بارها در مورد نیاز به انجام بازنگری در سیاست های آب نسبت به دولت قبلی سخن گفته است. اما این تلاش ها نمی تواند به زودی قوانین پوپولیستی را از بین ببرد، و اکنون زمانی فرا رسیده است که منافع متقابل جا افتاده، و حتی رویکرد پلیسی در برخی مناطق حاکم می گردد.
اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد و آقای روحانی بتواند حمایت لازم را جمع آوری کند، دولت او باید اداره حوضه رودخانه زاینده رود را به یک واحد مجزا با قدرت تحمیل مقررات سختگیرانه متصل کند. و نگاه دقیق به آنچه که به عنوان توسعه در منطقه تعریف می شود باید وجود داشته باشد. همچنین باید با یارانه های مخرب و گران قیمت مقابله شود و قیمت آب در منطقه اصفهان برای استفاده صنعتی و کشاورزی افزایش یابد. مدیران محلی باید مداخله کنند، البته اگر مقامات محلی تمایلی به ریسک رای دهندگان نداشته باشند.
سرمایه گذاری نیز باید در فناوری های آبی مفید انجام شود. درست مانند کشورهایی که در منابع آب کمبود دارند. مانند ژاپن که به شدت در بهره وری انرژی سرمایه گذاری کرده اند، کشور های دارای کمبود آب باید همین کار را انجام دهند. اقدام مذکور کمک خواهد کرد که تجارت بین توسعه اقتصادی و حفاظت از طبیعت کمتر مخرب باشد.
اما حتی این اقدامات ممکن است به اندازه کافی برای معکوس کردن بیابان زدایی در حال انجام کافی نباشد، و در این صورت نیز باید در مصرف آب شخصی تجدید نظر شود. این امر نیاز به نصب سیستم های دقیق اندازه گیری برای مصرف آب خانگی و اجرای یک سیستم قیمت گذاری دارد که در آن مصرف کنندگان سنگین، از جمله صنعت، هزینه های بالاتری را متحمل می شوند.
ایران همچنین می تواند با کمک شرکت های خارج از کشور کار کند. در واقع، بحران آب فرصتی را فراهم می کند تا درجه ای از روابط بین ایران و غرب و همچنین سایر نقاط جهان فراهم شود.
ملل غربی باید به تهران بپیوندند و پیشنهاد ایجاد یک سازمان بین المللی برای توصیه به ایران در مورد بحران آب و مسائل مربوط به محیط زیست را ارائه دهند. این ممکن است به نظر ایدئالتیک باشد، اما پیش از این برای پیشبرد این نوع همکاری از جمله شورای چین برای همکاری بین المللی در زمینه محیط زیست و توسعه، به صورت ساختار سازمان یافته در سال 1992 که به چین در مورد مسائل زیست محیطی کمک کرد و عضویت آن شامل نمایندگان کشورهای غربی است، به وجود آمد.
بخش خصوصی نیز باید درگیر شود، اغلب مسائل زیست محیطی به گونه ای طراحی می شوند که بخش های دولتی و خصوصی را در طرف های متضاد قرار می دهند. اما بیشتر مسائل مربوط به پایداری نیاز به همکاری دولتی و خصوصی دارند. بسیاری از راه حل های موجود در ایران، مانند دستگاه های اندازه گیری پیشرفته برای خانوارها، سیستم های تشخیص نشت یا جایگزینی لوله های ناکارآمد، نیازمند سرمایه های بزرگ سرمایه داران هستند که بخش خصوصی می تواند همراه با بهترین روش ها و تکنولوژی بین المللی آن را فراهم کند.
در زمانی که بسیاری از کشورهای غربی، به دنبال یک رابطه سازنده با ایران هستند و رئیس جمهور روحانی به سازمان ملل متحد گفت که روابط بد بین ایران و جهان خارج به نفع هیچ کس نیست، حفاظت از آب، مسئله ای کامل برای شروع همکاری است. این چیزی است که همه می توانند به توافق برسند: کمبود آب ایران برای هیچ کس سود ندارد.
Chandran Nair is the founder and C.E.O. of The Global Institute for Tomorrow, and the author of “Consumptionomics.”
منبع: نیویورک تایمز
ترجمه: سایت بیسین
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)