نتایج غلط پژوهش و خشم مجازی غیر دانشگاهی ها
علم و مهندسی به ما کمک می کند تا دنیا را بفهمیم و آن را به سمت بهتر تغییر دهیم. به عنوان مثال، پیشرفت در مصرف آب آشامیدنی، از تئوری میکروب و شستشوی دست گرفته تا فیلتراسیون و ضد عفونی کننده کلر، باعث کاهش قابل توجه مرگ و بیماری و بهبود سلامت عمومی شده است. نتایج برای بسیاری از ما در شیرهای آشپزخانه آشکار است. با این وجود، علیرغم افزایش اعتماد عمومی به دانشمندان، به نظر می رسد اطلاعات نادرست علمی و حتی حمله به تخصص مشروع نیز وجود دارد. انتقادات آگاهانه، صرف نظر از منشأ آنها، ارزشمند هستند (بررسی همتایان، گرچه می توانند از کیفیت پایینی برخوردار باشند)، اما حمله به موضوعات علمی و بدون شواهد معمولاً نتیجه مثبتی ندارد. در اینجا، من تجربیات خود را با نوع دوم، به ویژه پس از انتشار تحقیقات در یک مجله IWA، به اشتراک می گذارم.
من این کار را به دو دلیل انجام می دهم: الف) روشن کردن پدیده های رایج در عین حال اکثرا ناگفته حملات بی اساس به علم، و ب) گفتگو برای کمک به دیگران، به ویژه متخصصان جوان و اعضای هیئت علمی بدون سنوات، که ممکن است دچار حملات مشابه شده باشند، یا باز از ترس انتقام جویی یا شرمساری عمومی توسط اوباش توئیتر، سانسور خود را در معرض خطر یا یافته های علمی بالقوه غیرمخاطره خود قرار دهند.
با همکاری دکتر مارک ادواردز و مین تانگ، من اخیراً دو مقاله با بررسی همتا منتشر کردم که در آن با استفاده از اپیدمیولوژی مبتنی بر فاضلاب، میزان قرارگیری سرب در آب را در فلینت، میشیگان در طول بحران آب در شهر تعیین شد. به طور خاص، ما برای تخمین روند تغییرات سرب آب در دهه گذشته از مجموعه داده های سرب در لجن فاضلاب (یا، بیوسیدها)، آب آشامیدنی و خون کودکان استفاده کردیم.
دو یافته مهم از این کار، که برای اولین بار در ژورنال IWA تحقیقات آب در ماه مه 2019 گزارش شد، عبارتند از: 2014 و درمان کنترل خوردگی را به حالت تعلیق درآورد اما پس از آن علی رغم نگرانی باقی ماند، و ب) یک رویداد قرار گرفتن در معرض سرب، بسیار بدتر از آنچه در کل بحران دیده شد، در اواسط سال 2011 رخ داد.
با کمک به کشف بحران آب به عنوان بخشی از تیم تحقیقاتی ویرجینیا تک، در ساکنان آن، این یک ارزش افزوده به پایگاه دانش ما و جامعه بود. برای دستیابی کامل به افراد، به ویژه ساکنان فلینت، به این مقاله دسترسی آزاد را دادیم. دو ماه پیش، من در یک مقاله نظر علمی با دکتر ادواردز نوشتم "یافته های سطح سرب در منطقه به همان اندازه که برای اولین بار ترسیده بود" در گمانه زنی های زیادی که در سال 2015 انجام شد مبنی بر اینکه سطح سرب به تدریج بدتر از بحران شد، این یافته ها را با مخاطبان گسترده تری به اشتراک گذاشتم.
با بسیاری از افراد که به دنبال اپیدمیولوژی مبتنی بر فاضلاب برای پیگیری شیوع ویروس کرونا هستند، مقاله ما هیجان و تعامل مورد انتظار را با کارشناسان آب / فاضلاب تحریک می کند. با این حال، طوفانی کوچک نیز آغاز کرد.
یک روزنامه نگار عصبانیت خود را در توییتر به اشتراک گذاشت و تأکید کرد، در حالی که آنها "صلاحیت" لازم برای ارزیابی شایستگی های علمی کار ما را ندارند، اشتراک من در این یافته ها حساس نبود. ایمیلهای مکرر من که مودبانه از آنها سوال می کردم که کدام خط خاص از مقاله ما "حساس" نبوده، بی پاسخ مانده است. اما باز هم یک فعال گفت که چگونه گزارش این داده ها "خیانت به ساکنان و در طولانی مدت رنج آور" است.
با این حال، پاسخ های دانشگاهیان تنها این بود که در برابرم و این جو درست شده مکث کردند. یک استاد مهندسی مکانیک به یک روزنامه گفت که یافته های ما، هرچه که باشد به دلیل اینکه او واقعاً مقالات اصلی ما را نخوانده است، "این واقعیت را که زیاد در معرض آن بود، از بین نمی برد." یک استاد جغرافیا اظهار نظر کرد از آنجا که ما در این منطقه زندگی نمی کردیم یا آب نمی نوشیدیم، باید سکوت کنیم. با این منطق، بیشتر تحقیقات انجام شده از آغاز زمان نباید انجام می شد یا به اشتراک گذاشته می شد، از جمله آزمایش اصلی ما از آب منطقه مطالعاتی که بحران را آشکار کرد. یک استاد علوم اجتماعی این نظریه را مطرح کرد که زمان مقاله من که قبل از آن تکمیل شده بود اما هفته ها پس از انتشار اخبار مربوط به تسویه حساب 600 میلیون دلاری برای کودکان فلینت منتشر شد، مشکوک بود.
اگر مقاله من قبل از انتشار خبر منتشر شده باشد، چه می شود؟ این پروفسور همچنین درخواست متخصصان اطفال فلینت را مبنی بر عدم برچسب "مسموم شدن با سرب" بر اساس داده های واقعی سرب خون، به تلاش های انجام شده برای بازنویسی کشتار وحشتناک آقای جورج فلوید، برابر کرد. من یک ایمیل مودبانه ارسال کردم و خواستار توضیحات شدم، اما هرگز جواب دیگری نگرفتم. طوفان توئیتری با توجه به بسیاری از اساتید آمریکایی که در فضای آب کار می کنند، مورد توجه قرار گرفت و آنها این توییت ها را بدون بررسی واقعیت با سایر دانشگاهیان به اشتراک گذاشتند. تفاوت چنین اقداماتی با انتشار اخبار جعلی در فیس بوک چیست؟
من این مثالها را برجسته می کنم تا نشان دهم که به راحتی می توان کار علمی را بصورت آنلاین بد توصیف کرد. عدم بررسی واقعیات و ماهیت کلیکی رسانه های اجتماعی باعث می شود که دروغ و خشم در "عصر اطلاعات غلط" ما شکل بگیرد. عجله آشکار برای پذیرفتن ذهنیت و به اشتراک گذاشتن آنچه که فرد در مورد یک مطالعه احساس می کند در حالی که هزار مورد را نادیده می گیرد نقاط داده ای که آن کار بر روی آنها قرار دارد نگران کننده است. در حالی که من شخصاً بسیاری از این نظرات را سرگرم کننده دیدم، خودشیفتگی و عدم دقت کافی توسط دانشگاهیان که به عنوان مثال، بدون خواندن مطالعات اظهار نظر می کنند یا توصیه می کنند برچسب های دقیق را بر اساس داده ها به یک قتل هولناک ارائه دهند، به نظر من خطرناک است، و احتمالاً این غیر معمول نیست. پس چرا مردم باید به دانشگاه اعتماد کنند؟
در عصر پوپولیسم، ابرپلاریزاسیون و حتی رهبران بی پروای جهان، هنوز هم به متخصصان علمی بسیار اعتماد دارند. عموم مردم به دنبال آگاهی دانشگاهیان هستند که بیش از هر چیز مبتنی بر شواهد باشد. علم مسئله حقیقت جویی است، نه توافق در توییتر یا نامه های سرگشاده. ما نباید عاشق نظریه های علمی حیوانات خانگی و اعتقادات سیاسی خود شویم. در واقع، ما باید فعالانه تلاش کنیم تا آنها را رد کنیم. پاسخ شواهد قانع کننده تری است، نه توطئه برانگیز با صدای بلند در توییتر.
همه ما نقاط کور رفتاری و دانش داریم. دانشگاهیان باید بهتر عمل کنند. من نه مخالف بحث علمی سالم هستم، و نه سرکوب گفتار را فشار می دهم، فقط مشکل این است که هنگام اشتراک اطلاعات آنلاین مراقبت کنیم. سیستم عامل های رسانه های اجتماعی ماشین های خشمگین هستند. بگذارید آگاهانه اوضاع را بدتر نکنیم.
منبع: IWA
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
پروژه تخصصی در لینکدین
نظرات (۰)