الف- روش نقطهای
در این شیوه، نتایج نقطهای آنالیز دبی متوسط سالانه طولانی مدت ایستگاههای آب سنجی انتخابی، به منطقه مطالعاتی تعمیم داده میشود. این روش ممکن است بدو صورت انجام گیرد:
1- ضریب جریان (Runoff Coefficient :C)
در صورتی که ایستگاه هیدرومتری مجاور حوضه دارای شرایط هیدروکلیماتیکی، پدولوژیکی و ژئومورفولوژیکی مشابه با منطقة مورد مطالعه باشد، میتوان ضریب جریان محاسبه شده برای ایستگاه را جهت برآورد میزان آبدهی حوضه فاقد آمار استفاده نمود که از رابطه ذیل برای برآورد آبدهی در این مناطق استفاده میشود:
در این رابطه:
R: میزان آورد سالانه رودخانه مورد مطالعه بر حسب میلیون مترمکعب در سال (MCM)
a: ضریب جریان بر حسب درصد
P: میزان بارش ورودی حوضه بر حسب میلیون مترمکعب در سال (MCM)
2- انتقال داده های ثبت شده در یک ایستگاه به محل مورد نظر
نوعی دیگر از روش نقطه ای، انتقال داده های ایستگاه های آب سنجی به محل مورد مطالعه می باشد. در این روش بر اساس الگوهای مختلف، ممکن است داده های نزدیک ترین ایستگاه های آب سنجی به محل خروجی حوضه آبخیز مورد مطالعه منتقل شود. در این روش انتقال داده ها ممکن است به نسبت حاصلضرب مساحت و میانگین بارش سالانه حوضه آبخیز مورد مطالعه، به ارقام نظیر ایستگاه آب سنجی مبنی می باشد.
باید توجه نمود که ایستگاه هایی که بدین منظور مورد استفاده قرار می گیرند باید دوره شاخص یکسانی داشته باشند. ضمنا فرض بر این است که در حوضه آبریز آن ها ادوار خشک و تر مشابه بوده است.
ب- روابط منطقهای
در روش منطقه ای بین آبدهی به عنوان متغیر وابسته و پارامترهای فیزیوگرافیکی، اقلیمی و غیره به عنوان متغیر مستقل یکسری روابط همبستگی چند متغیره برقرار می گردد. با استفاده از این روابط می توان مقادیر دبی جریان برای مناطق فاقد آمار (مناطق طرح، سدهای مخزنی، شبکه های آبیاری و زهکشی و غیره) را برآورد نمود. یکی از مناسبترین و در عین حال ساده ترین روشهای تحلیل منطقه ای، استفاده از رابطه دبی ویژه - مساحت (همبستگی یک متغیره) می باشد. در شکل زیر نمونه ای از این روابط آورده شده است.
ج- روشهای تجربی
روشهای تجربی عبارتند از یک سری روابط بین پدیدههای مختلف که پس از تجزیه و تحلیلهای آماری متعدد بر روی دادهها و خصوصیات یک منطقه خاص یا چندین منطقه تقریباً مشابه با درجه اطمینان قابل قبول ارائه گردیده که میتوان از آنها برای برآورد برخی پارامترهای هیدرولوژیکی در مناطق دارای شرایط تقریباً مشابه استفاده نمود که در این حالت بایستی تعدیلهایی در معادلات انجام گرفته و ضرایب مورد استفاده تصحیح گردند. تاکنون روشهای تجربی متعددی جهت برآورد رواناب سطحی (جریان مازاد) ابداع گردیده که به طور کلی به چهار گروه زیر تقسیمبندی میشوند:
الف: ضرایب رواناب سطحی
ب: روابط بارش ـ رواناب
ج: روشهای کمبود جریان سطحی
د: روشهای مربوط به خصوصیات حوضه
- در گروه ب، تعدادی از دانشمندان علم هیدرولوژی نتایج بدست آمده از تحقیقات خود را با در نظر گرفتن اینکه خصوصیات فیزیکی حوضه آبریز نسبتا ثابت می باشد، بصورت رابطه بین بارندگی و رواناب سطحی سالانه ارائه نموده اند. در این زمینه روابط بیشماری وجود دارد از جمله روابط انگلی و دی سوزا، روابط دهیر- آهیوجا و ماجومدار، رابطه موسسه تحقیقات آبیاری هندوستان و روابط پارکر را می توان نام برد.
- در روابط گروه ج، فرض می شود که مقدار رواناب سطحی که از نقطه تمرکز یک حوضه آبریز خارج می-شود، معادل تفاضل بین بارندگی و کمبود جریان سطحی سالانه (تلفات آب) می باشد. به طور کلی کمبود جریان سالانه (تلفات آب) شامل تبخیر فیزیکی و فیزیولوژیکی بوده که خود تحت تاثیر عواملی نظیر درجه حرارت، توپوگرافی، زمین شناسی و بالاخره پوشش گیاهی قرار دارد. مهم ترین روش ها در این زمینه عبارتند از روش تورک، کوتاین، ورمول، دیوید لوید و خوزلا می باشد.
1- روش مؤسسه تحقیقات آبیاری ایالت اوتاپرادش هند (UP2) –گروه ب
شکل کلی معادله پیشنهادی جهت برآورد میزان رواناب به صورت زیر میباشد:
در این رابطه:
R: ارتفاع رواناب (Cm)
P: ارتفاع بارش متوسط سالانه (Cm)
2- روش انگلی و دسوزا(De soza)- گروه ب
این دو دانشمند روابط زیر را بعنوان نتایج مطالعاتشان در دشتها و کوهستانهای منطقه ماهاراشترا واقع در کشور هندوستان ارائه نمودند:
برای مناطق کوهستانی
در این رابطه:
R: ارتفاع رواناب (Cm)
P: ارتفاع بارش متوسط سالانه (Cm)
3- روش خوزلا (Khozla)- گروه ج
در این روش مقدار رواناب متوسط سالانه حوضه از طریق رابطه زیر محاسبه میشود:
در رابطه فوق:
R: رواناب متوسط سالانه (Cm)
P: بارندگی متوسط سالانه (Cm)
T: درجه حرارت متوسط سالانه (Cْ)
4- روش جاستین (Justin)- گروه د
جاستین جهت برآورد رواناب سالانه با استفاده از سه پارامتر بارندگی، درجه حرارت و شیب حوضه رابطهای به شکل زیر را ارائه نمود:
که در آن:
R: رواناب سالانه به سانتی متر
K: ضریب منطقه ای
S: پارامتر فیزیوگرافیک که از رابطه زیر به دست می آید:
Hmax: ارتفاع حداکثر حوضه به کیلومتر
Hmin: ارتفاع حداقل حوضه به کیلومتر
A: سطح حوضه به کیلومتر مربع
P: بارندگی سالانه به سانتی متر
T: متوسط درجه حرارت سالانه به درجه سانتی گراد
جهت محاسبه ضریب K جاستین می توان بصورت معکوس از داده های ایستگاه های آب سنجی منطقه استفاده نمود.
5- روش کوتاین (Coutagne)- گروه ج
در این روش جهت محاسبه مقدار رواناب حوضه ابتدا مقدار تبخیر و تعرق واقعی محاسبه میگردد که به صورت زیر میباشد:
در این رابطه:
D: کمبود جریان سالانه (m)
P: بارندگی متوسط سالانه (m)
R: متوسط رواناب سالانه (m)
λ: پارامتری است که از طریق رابطه زیر محاسبه میگردد:
T: دمای متوسط سالانه ( ْC)
شرط استفاده از این روش آن است که مقدار P بین و باشد.
6- روش تورک (Turc)- گروه ج
که در ای رابطه:
D: کمبود جریان متوسط سالانه که به طور محسوسی معادل با تلفات و تبخیر کلی حوضه است (mm)
P: ارتفاع متوسط بارش سالیانه زیرحوضه ها (mm)
L: پارامتری است که از طریق رابطه زیر به دست می آید:
همچنین جهت برآورد مقدار متوسط تبخیر و تعرق واقعی و رواناب سالانه با استفاده از روش تورک رابطه مربوطه به شکل زیر ارائه شده است:
که در آن :
ETR تبخیر و تعرق واقعی سالانه به میلیمتر
P: بارندگی سالانه به میلیمتر
T: متوسط درجه حرارت سالانه به درجه سانتی گراد
7- روش ایی کار (ICAR)- گروه د
انجمن تحقیقات کشاورزی هند بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی میزان رواناب حوضه های مناطق مختلف هندوستان رابطه ذیل را جهت برآورد رواناب سالانه ارائه نموده است.
در این رابطه داریم:
R: رواناب سالانه (سانتی متر)
P: بارندگی متوسط سالانه (سانتی متر)
T: دمای متوسط سالانه (درجه سانتی گراد)
A: مساحت حوضه (کیلومتر مربع)
8- روش لیسی- گروه د
لیسی دانشمند هندی بر اساس بررسی هایی که در چندین حوضه به عمل آورد رابطه زیر را جهت برآورد رواناب سالانه ارائه نمود.
در این رابطه داریم:
FZ: پارامتر مربوط به دوام بارش و مشخصات فیزیوگرافی می باشد.
R: متوسط رواناب سالانه (سانتی متر)
P: متوسط بارندگی سالانه (سانتی متر)
ضمناً ضرایب پیشنهادی برای FZ در روش لیسی در جدول زیر آورده شده است.
جدول ضرایب پیشنهادی FZ در روش لیسی
نظرات (۰)