چرخه آب و جوامع
ذخایر آب کره زمین از دو بخش ثابت و متحرک (آب موجود در چرخه آب) تشکیل شده است. جامعه انسانی با چرخه آب و ذخایر ثابت آبی، پیوندها و ارتباطات متفاوتی دارد و این رابطه در طول تاریخ تحول پیدا کرده است. میتوان در کلیترین شکل این ارتباطات را در سه گروه۱) انواع بهرهبرداریها،۲) انوع مخاطرات و۳) انواع خدمات محیط زیستی دسته بندی کرد. آنچه که در گروه بهرهبرداریها به چشم می آید، استفاده مصرفی از منابع آب برای فعالیتهای کشاورزی، مراکز جمعیتی و صنعت است که درحال حاضر جمعاً حدود ۱۰ درصد منابع آب تجدید پذیر جهان را در هر سال بخود اختصاص می دهد. این نسبت برای کشور ایران تا ۸۰ درصد اعلام شده است. حدود ۱۰ درصد از آب برداشتی بمنظور مصارف در مراکز جمعیتی و عمدتاً شامل مصارف خانگی است و بخش کمی از مصارف خانگی به مصرف شرب و بهداشت اختصاص دارد که از ارزش حیاتی برخوردار است. در سطح جهان نزدیک به۷۰ درصد برداشتهای مصرفی برای کشاورزی است و این نسبت برای کشور ما ۹۲ درصد اعلام شده است. بهرهبرداری غیرمصرفی از آب مانند تولید انرژی، پرورش آبزیان، حمل و نقل آبی، تفریحات و گردشگری اگرچه کمتر به چشم میآیند، اما به نوبه خود بسیار مهماند. مثلا ماهیگیری در رودخانه تیسا در بنگلادش بطور میانگین ۵ درصد تولید ناخالص داخلی و معیشت ۱۰ درصد جمعیت این کشور را تامین میکند. ارزش حمل و نقل آبی این رودخانه ۱۵ درصد ارزش اقتصادی بخش حمل و نقل این کشور را بخود اختصاص میدهد.
چرخه آب در سطح حوضههای آبریز با جوامع انسانی ارتباط نزدیکی پیدا میکند. مخاطرات سنتی و تاریخی چرخه آب در این محدودههای جغرافیایی، سیل و خشکسالی است که با تواتر و شدتهای متفاوتی به جامعه و محیط طبیعی خسارت وارد میکند. از اینرو چارهاندیشی
می توان در کلیترین شکل ارتباطات بین آب و جامعه را در سه گروه۱) انواع بهرهبرداریها،۲) انوع مخاطرات و ۳) انواع خدمات محیط زیستی دسته بندی کرد.
دربارۀ آن، جنبه بسیار مهمی از مدیریت آب هر جامعه به حساب میآید. مخاطرات ناشی از فرونشست زمین، رانش زمین، آلودگی منابع آب و بارانهای اسیدی از دیگر خطرات مرتبط با چرخه آب است که در فرایند توسعه جوامع شدت یافته است. خشکسالی سال ۲۰۱۳ چین، باعث کاهش ۲.۳ درصدی نرخ رشد اقتصادی این کشور شد. خسارت خشکسالی سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ کانادا پنج و هشت دهم میلیارد دلار برآورد و به عنوان بزرگترین سانحه طبیعی این کشور ثبت شد. دفتر بیمه کانادا خسارتهای پرداختی به بیمه شوندگان را (در مقایسه با آتشسوزی و دزدی) بیشتر مربوط به خسارتهای سیل اعلام کرده است. به عنوان مثال طوفان اوت ۲۰۰۵ تورنتو ۴۲۷میلیون دلار به صنعت بیمه خسارت وارد کرد. میزان این خسارتها برای کشورهای کمدرآمد و فقیر (نظیر کشورهای آفریقایی) بطور نسبی بسیار سنگینتر است و ممکن است تا ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنها را شامل شود. خسارتها فقط شامل آسیبهای مالی نیستند و آسیبهای جانی، محیط زیستی، برهم زدن نظم اجتماعی، پایمال شدن حقوق افراد و آسیبهای اجتماعی را نیز در پی دارد. معمولاً در برآوردها به همه خسارتها توجه نمی شود و اساساً اقدامات جبرانی و یا پیشگیری دولتها در این زمینه ناکافی است. افزایش شدید خسارت مخاطرات چرخه آب و یا جابجایی تخصیص منابع آب محدود و پایمال شدن حقوق ایجاد شده قبلی، مانع عمدهای در توسعه اقتصادی مناطق مختلف کشورها از جمله کشورا یران، به شمار میآید.
خدمات محیطزیستی ایجاد شده در چرخه آب بعضاً مربوط به تالابها و سایر پیکرههای آبی است. وسعت تالابهای جهان ۷۰۰ تا ۹۰۰ میلیون هکتار است که تقریبا ۴تا۶ درصد مساحت خشکیهای کره زمین را تشکیل میدهند. طبق تقسیمبندی کنوانسیون رامسر ۴۲ تیپ تالاب در سه دسته اصلی «تالابهای ساحلی-دریایی»، «تالابهای داخل خشکی» و «تالابهای مصنوعی» در جهان وجود دارد. ۳۰ درصد گیاهان و جانوران کره زمین در تالابها زندگی میکنند و تالابها ۲۰ درصد وزن خود قابلیت ذخیرهسازی کربن دارند.
خدمان محیط زیستی معمولاً در چهار گروه تامین و تدارک (آب و غذا)، کنترل و حفاظت (ریزغبار، امواج دریا و سیل، تغییرات آب و هوایی، آلودگیها و امراض)، پشتیبانی (چرخه غذایی و گردهافشانی) و فرهنگی (فایدههای معنوی و تفریحی) مورد توجه قرار میگیرند. متخصصان محیطزیست ارزش تالابها را ۱۰ برابر
برنامهریزی های ملی و منطقهای آب بطور توامان سه هدف کلان باید در نظر گرفته شود: ۱) فواید اقتصادی چون، آب در اقتصاد هر کشوری به گونهای نقش بسیار مهمی دارد ۲) پایداری محیطزیستی و ۳) نیازهای معیشتی.
جنگلها و دویست برابر زمینهای زراعی برآورد میکنند. در ایران بیش از ۸۴ تالاب با اهمیت بینالمللی شناسایی که از بین آنها تا نون ۳۳ تالاب در قالب ۲۲ عنوان با مساحت یک میلیون و ۴۸۱ هزار و ۱۴۷ هکتار در کنوانسیون رامسر ثبت شدهاند.
برای استفاده و بهرهبرداری بهتر، زیرساخت هایی برای تسهیل در انواع بهرهبرداریها، مدیریت مخاطرات و استفاده از خدمات زیستمحیطی ایجاد شده، که معمولاً به طور متوسط بین ۱ تا ۴ درصد تولید ناخالص داخلی کشورها صرف ساختن آن ها میشود. ابعاد گسترده و عظیم سازهای و هزینههای بسیار زیاد احداث بعضی از این زیرساختها باعث شده آنها عنوان «اَبَر زیرساخت» را بخود اختصاص دهند. یعنی طرحها و پروژههای عظیمی که دخل و تصرف زیادی را در سامانهها و فرایندهای طبیعی ایجاد میکنند و مورد اعتراض و نارضایتیهای روزافزونی هم واقع شدهاند. با این وصف، پیشبینی میشود که در آینده علاوه بر محرکهای جمعیتی و توسعهای، تغییرات آب و هوایی در حوزه آب، نیز موجب گسترش احداث زیرساختهای آبی بمنظور مدیریت پیامدهای این تغییرات، خواهد شد.
پیوندهای آشکار و پنهانی که بین جامعه و آب برقرار است، مدیریت آب را با سیاستهای کلان و دیگر بخشها اقنصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهتگی، مربوط میکند. برای مثال بخش مهمی از سیاستهای سلامت و بهداشت و معیشت جامعه به آب ربط دارد، همچنین سیاستهای امنیت غذایی و کشاورزی. بین آب و بخش انرژی داد و ستدهای زیادی وجود دارد. فقرزدایی و سرمایهگذاریهای عمومی و تقریبا هر بحثی که در سطح کلان و ملی در نظر گرفته شود، به نوعی با حوزه آب پیوند برقرار میکند.
در برنامهریزی های ملی و منطقهای آب بطور توامان سه هدف کلان باید در نظر گرفته شود: ۱) فواید اقتصادی چون، آب در اقتصاد هر کشوری به گونهای نقش بسیار مهمی دارد ۲) پایداری محیطزیستی و ۳) نیازهای معیشتی. بر اساس همین هدفها زیرساختهایی چون سدها، کانالها، تونلها، سامانههای توزیع آب و تصفیهخانهها ساخته میشود تا مدیریت آب در سه حوزه مدیریت بهرهبرداری، مدیریت محیطزیستی و مدیریت ریسک و بحران سهم و نقش خود را در حد انتظار به جامعه ادا کند. البته برای تامین هدف پایداری باید ارزشهای وجودی و میراثی آب حفظ شود.
منابع:
نشست تخصصی رسانه و بحران آب ، بخشی از سخنرانی آقای مهندس انوش نوری اسفندیاری، عضو شورای راهبردی اندیشکده تدبیر آب ایران، دوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)