مدیریت تقاضای آب و چالش های آن
به عقیده تونی آلن، مدیریت تقاضا همان «مسیر نرمی» است که جامعه صنعتی از دهه ۱۹۷۰ به جای مسیر قبلی خود (مسیر سخت) انتخاب کرده و مهمترین شاخص آن مدیریت تقاضا است. وی در این مورد چنین توضیح میدهد:
"منظور از مدیریت تقاضا چیست؟ منظور رویکردی به مدیریت آب است که در جوامع صنعتی متداول است و اصطلاحاً به آن «مسیر نرم» گفته میشود. رویکرد مسیر نرم عبارت است تلاش برای تغییر رفتار کاربران با استفاده ترکیبی از مقررات و مشوقها. این رویکرد در مقابل رویکرد «مسیر سخت» قرار میگیرد که عبارت است از ذخیرهسازی، انتقال دادن و پمپ کردن آب اضافی. در واقع، مدیریت به روش مسیر سخت، از دهه ۱۹۷۰ برای دموکراسیهای صنعتی از نظر سیاسی در حکم یک تابو بوده است. تنها در شرایط بحرانی (بحرانهای زیستمحیطی، اجتماعی، پزشکی یا نظامی) این احتمال وجود دارد که روشهای «مسیر سخت» در این جوامع به اجرا گذاشته شود.
اما رویکردهای مدیریتی مسیر نرم نیز چندین عیب دارد:
• بیش از هر چیز، این رویکردها مستلزم انجام اقدامات سازمانی پردامنه هستند.
• میزان و نحوه توزیع آب عرضه شده بایستی به دقت محاسبه شود.
• در این زمینه چالشهای مربوط به وضع قوانین نیز مطرح است.
• مصرفکنندگان باید در این باب مطلع، قانع، و ملزم شوند.
• اجرای این رویکردها، مستلزم صرف زمان و پول است و علاوه بر سرمایههای مالی، مستلزم افزایش سرمایه سیاسی نیز هست."
وی درکتاب خود چالشها و دشواریهای اصلی مدیریت تقاضا را در چند کشور آمریکا، انگلیس و اسپانیا با ذکر موارد مشخصی نشان میدهد. مثلا در مورد آمریکا مینویسد:
"برای نمونه، در آمریکا رویکرد مدیتی مسیر نرم منجر به درگیری مستقیم دولت فدرال با یکی از قدرتمندترین گروههای لابیگری در جهان شده است: لابی زراعی-دامی آمریکا. لابی کشاورزی و دامپروری اولین و خاصترین لابی است. دولتها و کنگرههای متوالی آمریکا، به خصوص طی دو دوره ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش، از سیاستهای حمایت از لابی کشاورزی و دامپروری پشتیبانی کردهاند."
یا در مورد بریتانیا جمعبندی میکند که:
"بریتانیا در بسیاری از مقاطع کلیدی و مهم تاریخی، پیشگام بوده است. شاید دستیابی به سطحی نوین از بازدهی آب، بتواند نوآوری کوچک اما مفید دیگری از جانب ساکنان این جزیره باشد. تنها آینده این را به ما نشان خواهد داد. البته موضوعات نگران کنندهای نیز وجود دارد:
• اول اینکه کشاورزان و دامپروران- که مدیریت آب سبز و بزرگ در مزارع و دامداریهای بریتانیا به عهدهی آنهاست- از نقش کلیدی خود در تامین امنیت آب بریتانیا بیاطلاع هستند. آنها از افزایش ده برابری بهرهوری آب در مقایسه با سال ۱۸۰۰ بیخبرند.
• دوم اینکه مصرف کنندگان در بریتانیا هیج تصوری از میزان آب مصرفیشان و نقش الگوی تغذیهشان بر میزان آب ندارند.
• سوم اینکه داد و ستد کشاورزی، موسسات کشت و صنعت، و سوپرمارکتها هنوز در تردیدند که چطور میتوان بر تولیدکنندگان محصولات به شکلی تاثیر گذاشت که آنها از نظر آبی کارآمد عمل کنند و سلامت منابع آب را در نظر بگیرند."
وی پس از توضیح کامل تصمیمات بخردانه اسپانیا در مورد منتفی کردن خط انتقال اورو (انتقال آب از شمال به جنوب اسپانیا) و تامین آب شهر بارسلون با انتقال آب از کشور فرانسه، مینویسد:
"تجربه بارسلون(اسپانیا) به وضوح نشان میدهد که مدیریت تقاضا در مقایسه با رویکرد نابخردانه مدیریت عرضه، راهکار بهتر، سریعتر و زیستمحیطیتر برای بحران آب است. نیازی به عجله در ساخت خط لوله های پرابهت و گران قیمت نیست. آنچه بدان نیاز است آموزش مردم برای استفاده از آب است. در جوامع صنعتی، این یک الگوی خوب برای برخورد خردمندانه با آب است.
در سالهای اخیر، اسپانیا در رابطه با آب با یک چرخش چشمگیر، و بسیار مجاب کننده انجام داده است. درسال ۲۰۰۰، یعنی روزهای ابتدایی که «دستورالعمل مدیریتی آب» در اتحادیه اروپا مطرح شده بود، اسپانیا در بهترین حالت یک شریک پریشان احوال، و در بدترین حالت یک شریک مخالف و ناراضی بود. نگرانیهای اسپانیا، حتی هنگام مواجهه با پروژههای ناخواندهای که از بخشنامهی سال ۲۰۰۰ مشتق میشد، حتی از این هم بیشتر بود اما پس از هیاهوی اجتماعی- سیاسی مرتبط با انتقال آب از حوزهی رودخانه اورو، و همین طور تغییر شرایط فرهنگی و ایدئولوژیک مرتبط با انتخابات سال ۲۰۰۴، درحال حاضر اسپانیا، در اتحادیه اروپا، در زمینه ی آب تبدیل به یک صدای پیشرو شده است. "
منبع:
تونی آلن، ۱۳۹۴، آب پنهان، جلد اول، ترجمه آرش حسینی با همکاری مریم بیرمی، نشر مثلث ( تجربه آمریکا:ص ص ۱۳۰ و ۱۳۱، تجربه انگلستان: ص ۱۷۸، تجربه اسپانیا: ص ۱۹۵).
شناسه تلگرام مدیر سایت: SubBasin@
نشانی ایمیل: behzadsarhadi@gmail.com
(سوالات تخصصی را در گروه تلگرام ارسال کنید)
_______________________________________________________
نظرات (۰)